سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خود رأى گردید به هلاکت رسید ، و هر که با مردمان رأى بر انداخت خود را در خرد آنان شریک ساخت . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2279
تعداد کل یاداشته ها : 4
103/9/9
9:21 ع
1- در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف وانحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.

 

2- دلهایی که روی آن کلمه تقوی و محبت نوشته شده به هر جایی که بخواهند پرواز می کنند و کائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می آورند.

 

3- از دانش آموزی که فکر روشن دارد، ناامید مشو.

 

4- اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیبجویی.

 

5- استاد پرورنده ی روان است و پدر و مادر پروش دهنده جان.

 

6- تعلیم بزرگترین هدیه ای است که مردم نیکوکار می توانند به گدایان و بینوایان بدهند.

 

7- آن که از دست روزگار به خشم می آید هر چه آموخته بیهوده بوده است.

 

8- آینده ی کودکان بسته به تربیت آنهاست.

 

9- قرض پدر و مادر به فرزندان علم و ثروت نیست، تربیت و اخلاق است.

 

10- آموزش و پرورش بدون تجربه بی فایده است.

 

11- بهترین زمان برای تربیت اراده ، ایام جوانی است.

 

12- استعداد چیزی است که در جوانی پیدا می شود، اگر آن را تربیت کردید و درصدد تقویت آن بر آمدید مانند بذری که در مزرعه خوب کاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتید و آن را تربیت نکردید مانند تخمی که در زمین شوره زار افتاده باشد ، از بین می رود و محصول نمی دهد.

 

13- اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلکه ساختن انسان است.

 

14- اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید.

 

15- آموزش و پرورش البته مهم است ، ولی زندگی کردن خیلی از آن مهمتر است . بنابراین هدف آموزش و پرورش صحیح باید در مرحله اول بهبودی وضع زندگی باشد.

 

16- تربیت ، علم زندگی و هنر خوب زیستن است.

 

17- اگر به بچه کمی محبت نشان بدهید، وی صد چندان به شما مهر خواهد ورزید.

 

18- فکر ساخته ی تعلیم و تربیتی است که تا امروزه گرفته ایم ، برای فکر بهتر باید از فردا تعلیم و تربیت بهتری بگیریم .

 

19- اگر بزرگان ، خویش را خوب تربیت کنند ، کودکان خوب بزرگ می شوند.

 

20- تعلیم و تربیت علم است و معلمی هنر .

 

21- اگر در خانواده ، با محبت محاکمه شویم در جامعه با خفت مجازات نمی شویم .

 

22- قبل از آن که کودک را کتک بزنید یقین حاصل کنید که خود سبب خطای او نبوده اید.

 

23- کسی که از ادب و تربیت پدر بهره ندارد روزگار او را تربیت خواهد کرد .

 

24- بهتر است پدر و مادر را مسبب مسائل و مشکلات خود ندانید . آنها آنچه می دانستند در حق شما انجام دادند ، ناامیدی شما ناشی از این است که تصور می کردید آنها انسان های کاملی هستند .

 

25- دشواری های خود را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنها را از کوچکی متعهد و مسئول بار بیاورید.

 

26- تعلیم و تربیت باید در جهت انسان سازی باشد نه پرورش انسان نماهای تحصیل کرده .

 

27- بکوشید فرزندانتان را از کودکی با واقعیات آشنا نمایید و یک مرتبه و بی تجربه و ناآگاه در صحنه اجتماع ، آنها را رها نکنید .

 

28- به جای دستوردادن ، با بچه ها ارتباط قلبی برقرار کنید . خودتان را تا سطح آنها پایین بیاورید ، خود را به جا و در سن آنها تصور کنید ، به آنها گوش کنید و به احساساتشان احترام بگذارید .

 

29- مربیان باید از گفتارهای سرزنش آمیز، ترساندن ، تهدید ، رشوه دادن ، مسخره کردن و پندهای دستوری تا آنجا که ممکن است پرهیز نمایند .

 

30- به بچه ها بیاموزید بین عشق و نومیدی ، عشق را انتخاب کنند ، چون از دست دادن عشق به منزله از دست دادن زندگی  است .

 

31- یادگیری روندی دلخواه و داوطلبانه است .

 

32- بچه ها بیشتر از روی الگو و نمونه های عملی ، مطالب را فرا می گیرند تا از طریق کتاب و قلم .

 

33- با مشاهده ، دیدن ، انتخاب کردن و با تمرین می توان دانش آموخت .

 

34- ما از فرزندان خود انتظار داریم انسان های مسئول ، متوجه ، متعهد و پرمهری باشند در حالی که نمونه های صحیحی در اختیار آنها قرار نمی دهیم . کودکان آنچه می بینند یاد می گیرند و به آن عمل می کنند .

 

35- بچه ها از کودکی باید به ارزش و شخصیت خود پی ببرند و یاد بگیرند که به خود احترام بگذارند.

 

36- به فرزندان خود بیاموزید که در زندگی فرصت های بی شماری در اختیار دارند . البته هنگامی این باور را می پذیرند که فرصتی در اختیار آنها گذاشته شود . 

 

37- کوشش کنید حس تعاون و همکاری و احساس مسئولیت را از کودکی در فرزندانتان تقویت کنید.

 

38- بعد از تنبیه کردن بچه ها، آنها را در آغوش بگیرید و نوازششان کنید.

 

39- به بچه ها بگویید که خیلی فوق العاده اند و به آنها اعتماد دارید.

 

40- انسان شدیداً نیازمند به تربیت و اصلاح خویش است ، همان گونه که کشتزار تشنه آب باران است.

 

41- به فرزندان خود هنر و تقوی بیاموزید، چون آنها زنده نگه دارنده ی نام هستند.

 

42- بهترین میراثی که پدران برای فرزندان خود می گذارند، تربیت نیکو است .

 

43- یتیم آن نیست که پدرش مرده باشد ، بلکه آن است که از علم و ادب بی بهره باشد .

 

44- تربیت زیباترین چیزی است که مردان بزرگ ذخیره می کنند.

 

45- کودکان به نمونه و سرمشق بیش از انتقاد نیازمندند.

 

46- نگذارید بچه ها گریه کنند زیرا باران هم غنچه را ضایع می کند.

 

47- آنچه را که فرزند در توان داشته و انجام داده از او بپذیر و از او کارهای طاقت فرسا مخواه.

 

48- وقتی خونسردی خودتان را از دست می دهید – به خصوص در مورد فرزندان– فوراً عذر خواهی کنید.

 

49- یادگرفتن در کودکی مانند نقش روی سنگ ، ثابت و راسخ می ماند.

 

50- دوست آن است که در نبودن انسان ، حق دوستی را رعایت کند .

 

51- غریب کسی است که دوست نداشته باشد .


  
  
  خوش‌خطی از جمله صفاتی است که برخی آن را ارثی می‌دانند. می‌توان شواهدی برای اثبات این مدعا یافت. اما ذاتی بودن خط‌خوش به آن معنا نیست که این صفت قابل یادگیری نباشد. در واقع می‌توان از ابتدا که بچه‌ها دبستان می‌روند، با توجه به یک رشته ملاحظات و انجام تمرین‌هایی چند، دانش‌آموزان را به اهمیت خط خوش واقف و این قابلیت را در آنان تقویت کرد. در مطلبی که در پی می‌آید، آموزگاری توصیه‌هایی را برای واداشتن دانش‌آموزان از بدخطی و تشویق آنان به خوش‌خطی عرضه می‌کند. مخاطب برخی از این توصیه‌ها آموزگاران و  والدین و برخی دیگر خود دانش‌آموزان است. نویسنده معتقد است توجه به نگارش دانش‌آموزان از همان سال‌های اولیه دبستان مورد توجه قرار بگیرد.

 

پرورش قابلیت خو‌شنویسی در بچه‌ها می‌تواند امتیازی چشمگیر در بزرگسالی برای آنان به همراه داشته باشد. هر چه باشد، خوش‌خطی از جمله صفاتی است که همواره مورد توجه بسیاری  قرار می‌گیرد. پس اگر می‌خواهید فرزندتان خوش‌خط شود، به این نکات توجه کنید:

 

علل بدخطــــی

 * توجه نکردن دانش‌آموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس.

 

* اضطراب و نگرانی دانش‌آموزان هنگام نوشتن.

 

* نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن.

 

* نداشتن آ‌مادگی جسمانی، روانی، روحی.

 

* وجود اختلالات یادگیری در دانش‌آموزان.

 

* نداشتن هدف و انگیزه برای زیبانویسی.

 

* مواجه شدن دانش‌آموزان با حجم زیاد تکالیف.

 

* تندنویسی تکالیف.

 

* استفاده از خودکار، روان‌نویس و وسایل مشابه آن.

 

* آشنا شدن دانش‌آموزان در کلاس اول با خط نسخ ماشینی، این امر سبب می‌شود در کلاس‌های بالاتر به سختی بتواند خط نستعلیق را جایگزین خط نسخ کند.

 

* خط نسخ  کتاب‌های درسی دوره ابتدایی.

 

* اتلاف وقت هنگام نوشتن خط نسخ مانند کلمه (محمد) اگر همین کلمه را دانش‌آموز با خط نستعلیق بنویسد سرعت بیشتری خواهد داشت.

 

* بی‌توجهی به هنر.

 

* خط نسخ روی کاغذ حجم بیشتری می‌گیرد، اما واژگان در خط نستعلیق جای کمتری اشغال می‌کنند.

 

* خط نسخ به سبب نداشتن سیرهای دایره‌ای و انحناها و قوسهای موجود در مفردات و کلمات صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل میکند و تأثیری در خوشنویسی ندارد.

 

* فشردگی برنامه کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانش‌آموزان به سبب دو یا چند نوبتی بودن مدرسه.

 

* استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد کوتاه و کاغذ بدون خط به خصوص در پایه‌های اولیه ابتدایی.

 

* بی‌‌دقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی، هم اندازه و هم فاصله بودن واژگان.

 

* بی‌دقتی برای تمیز و مرتب نوشتن.

 

* تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن.
* دادن تکالیف نامناسب و بدون تناسب با توانایی کودکان.

 

* بی‌اعتنایی اغلب معلمان ابتدایی به استفاده از خط‌ نستعلیق و  آموزش آن.

 

* واکنش‌های منفی و نامناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشته‌های دانش‌آموزان.
* جدی نگرفتن یادگیری خط از طرف خانواده و مدرسه و نبود مراقبت‌های لازم.

 

* نبود انگیزه، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط به دانش‌آموزان.

 

* بدخطی بعضی از والدین، سرمشق نامناسبی برای کودکان است.

 

* دادن سرمشق‌هایی با رسم‌الخط نامناسب به دانش‌آموزان.

 

* ندانستن روش‌ و راهکارهای، خوشنویسی و اجرا نکردن تمرین‌های لازم.

 

* قرار دادن چپ دست و راست دست در کنار هم هنگام نوشتن.

 

* بی‌توجهی به زیبایی هنری خط که باعث تقویت روح لطیف در کودکان می‌شود.

 

* نبود دستورالعمل مشخص و روشنی برای آموزش خط نستعلیق به منظور تکرار و تمرین دانش‌آموزان.

 

 

 

راهکـــارهای رفـــع بدخطـــی

 

برای رفع بدخطی دانش‌آموزان، از سوی معلمان و پژوهشگران راهکارهای فراوانی معرفی شده است که به ذکر برخی از آنها می‌پردازیم:

 

* در کلاس اول ابتدایی از مجرب‌ترین و علاقه‌مند‌ترین معلمان استفاده شود.

 

* تمهیداتی به عمل آید که معلم درس اول بتواند در حین آموزش از ابزارهای سمعی بصری استفاده کند.

 

* معلمان با اصول صحیح نوشتن آشنا و دارای خط خوش باشند.

 

* برای معلمان در زمینه خط نستعلیق دوره‌های کارآموزی آموزش ضمن خدمت گذاشته شود تا پس از دیدن دوره‌های لازم، در کلاس حضور یابند.

 

* انگیزه آموزش خط زیبا به دانش‌آموزان در معلمان تقویت شود.

 

* معلمان در مورد خط بچه‌ها را توبیخ نکنند.

 

*‌معلم با رفتار خود در میان دانش‌آموزان تبعیض قایل نشود.

 

* با رسیدگی انفرادی به نوشته‌های کودکان ضعیف دلیل بدخطی بررسی و برای برطرف کردن آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.

 

* علاقه و انگیزه برای صحیح نوشتن و زیبانویسی را در کودکان تقویت کنند.

 

* به تفاوت‌های فردی و نقاط قوت و ضعف دانش‌آموزان توجه شود.

 

* مقدار تکالیف با توانایی کودکان تناسب داشته باشد.

 

* تکالیف هدفدار باشد و باعث تقویت قوای ذهنی کودک شود.

 

* تکالیف به گونه‌ای باشد تا تمرین و تکرار آنها باعث تثبیت یادگیری شود.

 

* تکالیف به صورت مستمــــر مورد رسیدگــی معلم قرار گیرد و او از تشویق و تذکر استفاده کند.

 

* اهمیت انجام دادن تکالیف نوشتنی برای کودک مشخص باشد.

 

* از الفاظ مناسب و زیبا مانند بسیار خوب، عالی، آفرین فرزندم و ... در تأیید نوشته‌های کودکان استفاده شود.

 

* هرگز نباید تکالیف دانش‌آموزان را خط زد، زیرا انگیزه زیبا نوشتن را در آنها از بین می‌برد.

 

* در نوع تکالیف تنوع وجود داشته باشد تا رغبت انجام دادن آن در دانش‌آموز ایجاد شود.

 

* بعضی اشتباهات دانش‌آموزان چشم‌پوشی شود و او مورد راهنمایی قرار گیرد.

 

* هدف از نوشتن به صورت خط نستعلیق برای دانش‌آموزان روشن باشد.

 

* دانش‌آموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس توجه کنند.

 

* دانش‌آموزان به جهت‌های حرکت در نوشتن مانند بالابه پایین، راست به چپ و زیر خط دقت کنند.

 

* کودک مداد را به طور صحیح در دست بگیرد و برای نوشتن، از ابزار مناسب استفاده کند.

 

* با رعایت نظم و پاکیزگی صفحه دفتر خود را کثیف نکند.

 

* زیاد درشت و زیاد ریز ننویسد و به یک اندازه نوشتن عادت کند.

 

* در آغاز نوشتن از دفاتر خط‌دار استفاده کند تا بتواند در مراحل بعدی بدون استفاده از خط زمینه مطلب خود را در خطی مستقیم و درست بنویسد.

 

* دانش‌آموزان عادت کنند واژگان را یک‌سره و یک باره بنویسند و سپس نقطه‌های حروف هر کلمه را بگذارند.

 

* بهتر است تا زمانی که شاگردان به درست نوشتن عادت کنند، تکالیف خود را در کلاس و زیر نظر مستقیم معلم انجام دهند.

 

* دانش‌آموزان نوشتن واژگان دیگر را نیز تمرین کنند و نوشتن کلمات و رونویسی مختص به کتاب نباشد تا درست نوشتن کلمات دیگر را نیز یاد بگیرند.

 

* از وضع خانوادگی، مالی، فرهنگی، توانایی‌ها، حالات روحی روانی، عاطفی و بهداشتی دانش‌آموزان اطلاعات کافی در دست باشد، زیرا گاهی انگیزه‌های بدخطی ناراحتی‌های روحی  عاطفی و فرهنگی است.

 

*‌ یک رسم‌الخط یک دست و یکسان به خط ریز نستعلیق یا شبیه آن برای سال اول در نظر گرفته شود.

 

* کتب درسی با رسم‌الخط تلطیف شده خط نستعلیق چاپ شود.

 

* نگاه کردن به خط نستعلیق(مشق نظری) تأثیر زیادی در خوش‌نویسی دارد. بنابر این بهتر است از پایه اول دانش‌آموز با این خط آشنا شود.

 

* به ساعت خوشنویسی اهمیت بیشتری داده شود.

 

* از رسم‌الخط‌های تحریری برای تقویت مهارت دانش‌آموزان در نوشتن استفاده شود(مانند تمرین‌هایی برای پر رنگ‌کردن کلمات تحریری، کپی کردن از روی آنها جهت تمرین، شبیه‌سازی به طور مستقیم از طریق نگاه کردن(مشق نظری) و عمل سایه‌زدن).

 

* برای استفاده از خط نستعلیق به صورت مداوم و مستمر تأ‌کید شود.


91/2/30::: 11:51 ص
نظر()
  
  
«آموزش چندپایه فرصت یادگیری برای همه»

مقدمه

        آموزش و پرورش یک حق عمومی است و هر کودکی حق دارد که از آموزش بهره مند گردد. لذا ایجاد کلاس های چندپایه فرصت یادگیری برای بسیاری از کودکان مناطق روستایی و عشایری را فراهم می سازد.

        توسعه مدارس با کلاس های چندپایه بنابه دلایلی همچون کاهش جمعیت دانش آموزی، موقعیت جغرافیایی و ... اجتناب ناپذیر است. کلاس های چندپایه بعنوان ابزاری جهت خدمت به انسان های محروم و مراکزی جهت ایجاد آگاهی اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و ... به شمار می آید. تدریس کلاس های چندپایه یکی از روش های آموزشی است که می تواند نیازهایی بسیاری از واجب التعلیم را در مناطق محروم تامین نماید.

        نگاههای مختلفی به کلاس های درسی چندپایه وجود دارد. برخی این کلاس ها را جزو معضلات آموزشی می دانند. برخی دیگر وجود این کلاس ها را به مثابه فرصتی برای یک عمل آموزشی و پرورشی بهینه به شمار می آورند.

        بررسی ها و تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که میان دانش آموزان کلاس های چندپایه و دانش آموزان کلاس های تک پایه از حیث توانایی شناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد. افزون بر این دانش آموزان کلاس های چندپایه نسبت به دانش آموزان کلاس های تک پایه از نظر رشد اجتماعی، سازگاری محیطی، بیان عواطف، روحیه همکاری، بهداشت روانی، پختگی رفتار و ... برتری نشان می دهند.

        تدریس در کلاس های درس چندپایه و دانشِ آموزی در این کلاس ها، تجارب فراوانی به بار می آورد. تجارب برآمده از کلاس های درس چندپایه برای معلمان، افزایش توانایی حرفه ای و دلبستگی به دانش آموزان است.

فعالیت های یادگیری

        مجموعه فعالیت های منظم و مرتّب یک درس و انواع فعالیت هایی که معلم برای انجام در کلاس انتخاب می کند ارتباط مسقیم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد. برای آن که معلم در انتخاب یا تدوین فعالیت های یادگیری موثر تر عمل کرده و آن ها را به گونه ای اثربخش عرضه کند نیاز به در نظرآوری 3 دسته کار عمده دارد:

1- تهیه چارچوب درس

        پیش از آغاز درس، معلم باید چارچوبی برای آموزش تنظیم کند، این کار به دانش آموز کمک می کند تا با شیوه ارائه درس آشنا شوند. در این زمینه، پژوهش های انجام یافته در باره ی تدریس شش رفتار خاص را برای معلم معین کرده اند:

1/1) سازماندهی پیشاپیش مواد یادگیری

2/1) تعیین روندی روشن برای انجام کار در کلاس

3/1) صحبت با یادگیرندگان در باره آنچه باید یاد بگیرند و بحث با آنان در باره روش های مناسب برای یادگیری محتوای دانش و مهارتی

4/1) انجام آزمون در آغاز درس و ارائه توضیحات روشن کننده و بحث در باره هدف درس

5/1) ارائه تصویر کلی از درس (ارائه تصویر کلی از درس در کلاس های چندپایه نهایت فعالیت های یادگیری پایه بالاتر را نشان می دهد.)

6/1) ارتباط دادن پیش دانسته ها یا پیش آموخته های دانش آموزان با پس آموخته ها

2) تنظیم ارتباطات بین معلم و دانش آموز

        متخصصان آموزش و پرورش و پژوهشگران حوزه روان شناسی تربیتی بر این باورند که تعامل میان معلم و دانش آموزان در دو مرحله اصلی شکل می گیرد:

مرحله اول: معلم در این مرحله مهارت یا مفهوم مورد نظر برای یادگیری را به صورت عینی و از طریق ارائه نمونه های عملی و مثال ها از محتوای کتاب درسی عرضه می کند.

مرحله دوم: معلم در این مرحله دانش آموزان را به بازخوانی ترغیب میکند. او این کار را برای اطمینان از میزان درک و فهم دانش آموزان انجام می دهد.

3)مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری

        مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری یاری به آنان برای کسب دانش، مهارت و نگرش مورد انتظار است. «مراقبت» را بعضی با «پایش» مترادف دانسته اند. در واقع در کلاس درس یکی از کارهای معلمان «پایش» است. معنای دقیق «پایش» را می توان در شعر معروف «مادر» لمس کرد:

یک حرف و دو حرف نهاد بر زبانم                        تا شیوه گفتن آموخت

دستم  بگرفت  و پا به پا  برد                    تا شیوه راه رفتن آموخت

«پایش» از سوی معلم، مسئولیت در برابر یادگیری را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. در مدت «پایش» معلم باید اقدامات زیر را انجام دهد:

- آماده سازی یادگیرندگان برای کار کلاسی و نظارت بر کارها

- حفظ موقعیت مثبت خود در ارائه بازخورد و کمک اختصاصی

- تدارک بازخورد برای فعالیت های یادگیری دانشی، مهارتی و اصلاح نگرش و تقویت آن ها.

       

اشاره های کلیدی برای معلمان چندپایه

1- به کارگیری راهبردهای تدریس باید همراه با انعطاف پذیری باشد. در برخی مواقع نیاز است برای اثرگذاری بیشتر راهبردهای تدریس با توجه به نوع محتوا و نیازمندی دانش آموزان مورد بازنگری قرار گیرد.

2- فضای یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که پیشرفت مداوم را برای یادگیرندگان زمینه ساز کند.

3- برای سازگار شدن دانش آموزان با مدرسه، لازم است ارتباط نزدیکی بین خانه و مدرسه به وجود آید.

4- در کنار فعالیت های مربوط به ایجاد انگیزه در دانش آموزان شایسته است تلاش گردد مهارت ها و عادت ویژه گوش دادن، سخن گفتن و یادگیری در آنان پرورش یابد. فعالیت های مبتنی بر بازی و فعالیت های مبتنی بر گروه همتایان می تواند راهی برای ایجاد آمادگی بیشتر در دانش آموزان برای حضور در مدرسه باشد.

5- دانش آموزان در کنار فراگیری نوشتن، خواندن و حساب کردن ، باید در انواعی از فعالیت های خلاقانه، فرهنگی و فعالیت های بدنی درگیر شوند. با این همه، نباید فعالیت هایی که اشاره شد بسیار سخت گیرانه باشد. دانش آموزان باید در انجام فعالیت احساس راحتی کرده و آن ها را با سرعت و توانایی خود را انجام دهند.

6- از دانش آموزان بزرگتر باید درخواست کرد تا به دانش آموزان کم سن و سال یاری کنند. از دانش آموزان بزرگسال ارشد می توان برای تدریس به دانش آموزان پایه های پایین تر استفاده کرد. کودکان پایه های پایین تر می توانند با یاری دانش آموزان پایه های بالاتر به تمرین و فعالیت های بدنی، حفظ کردن اشعار، خواندن متون و ... بپردازند.

7- گروه بندی بر پایه توانمندی را به عنوان یک راهکار در نظر بگیرید. قرار دادن یک دانش آموز قوی، متوسط و دانش آموز ضعیف، فرصت مناسبی برای تدریس دوسویه و انجام تدریس جبرانی فراهم می کند. وقتی دانش آموز ارشد به دانش آموز کم سن و سال تدریس می کند به او یاری می کند که بهتر بیاموزد، و دانش آموز کم سن و سال به دانش آموز ارشد یاری می کند آموخته هایش را عرضه کند.

8- گاهی فعالیت یکسانی را برای همه دانش آموزان کلاس ارائه دهید. شمار زیادی از فعالیت ها را می توان طراحی کرد که دانش آموزان پایه های اول تا پنجم در انجام دادن آن ها شرکت کنند. برای مثال ، فعالیت های مربوط به تربیت بدنی، فعالیت های مربوط به تعلیمات مدنی، فعالیت های مربوط به خواندن و ... حتی تدریس برخی از مفاهیم ریاضیات برای کل کلاس امکان پذیر است.

گروه بندی دانش آموزان در کلاس درس

        در کلاس های درس چندپایه، تقسیم دانش آموزان به گروه های کاری، یکی از راهبردهای اثربخش است. انواع گروه بندی دانش آموزان در زیر آمده است:

الف) گروه بندی بر پایه توانایی مشابه

        در این نوع گروه بندی، دانش آموزان در قالب گروه های قوی، متوسط و ضعیف سازماندهی می شوند. یکی از مزایای این نوع گروه بندی، ایجاد فرصت برای دانش آموزان به منظور کار با همتایان خود است. این گروه بندی برای موضوعاتی چون، ریاضیات ، زبان (خواندن و نوشتن) و تربیت بدنی مناسب است.

ب) گروه بندی کودکان براساس توانایی های متفاوت

        این نوع گروه بندی بر مبنای توانایی های مختلف دانش آموزان شکل می گیرد. گروه بندی کودکان براساس توانایی های مختلف برای انجام «کارهای مشارکتی و انجام واحدهای کار» مناسب است.

پ) گروه بندی سنی

        گروه بندی بر پایه ی سن تقویمی دانش آموزان انجام می گیرد. این نوع گروه بندی بر مبنای این فرض شکل گرفته است که وقتی دانش آموزان با افراد هم سن و سال خودکار می کنند پیشرفت بیشتری به دست می آورند.

ت) گروه بندی کودکان براساس سن های متفاوت

        این نوع گروه بندی برای انجام کارهای گروهی، هنری و انجام فعالیت های یادگیری مناسب است.

ث) گروه بندی داوطلبانه

        در این نوع گروه بندی،‌ دانش آموزان می توانند هم گروهی های خود را انتخاب کنند. این نوع گروه بندی به دوستان و یا خواهران و برادرانی که در کلاس های چندپایه حضور دارند امکان همکاری و مشارکت می دهد.

ج) گروه بندی تصادفی

        این نوع گروه بندی با استفاده از اعداد، نام رنگ ها، فصل ها و ... فرصت همکاری و هم اندیشی کلیه دانش آموزان را با هم فراهم می کند.

فنون تدریس

        فنون تدریس، روش هایی هستند که معلمان از آن ها در انجام فعالیت های یاددهی – یادگیری استفاده می کنند. برای مثال، معلم می تواند از «روش سخنرانی» برای ارائه مورد جدید و از «پرسش و پاسخ» به منظور جمع آوری بازخورد بهره بگیرد.

        به هر حال، باید توجه داشت که هیچ روش میان بر یا ایده آلی برای تدریس وجود ندارد. روش های تدریس مختلف یا راهبردهای گوناگون دارای میزان معینی اثرگذاری برای یادگیری دانش آموزان است. معلم متبحر، راهبردهای متفاوتی را به هم می آمیزد تا نیازهای آموزشی دانش آموزان را برآورده سازد. باید به یاد داشت: « معلم متبحر پرورش می یابد، مادر زاد متبحر نمی شود.»

فن تعامل

الف) تعامل بین معلم و دانش آموز (تعامل یک به یک)

        این تکنیک می طلبد دانش آموزان به صورت زوجی سازماندهی گردند. هر زوج به ایفای نقش می پردازند. یکی از دانش آموزان نقش معلم و دیگری نقش یادگیرنده را ایفا می کند. معلم، سوال می پرسد، ارائه تکلیف کرده یا دستورالعملی صادر می کند، یادگیرنده باید به سوال پاسخ داده یا از دستورالعمل پیروی کند؛ سپس، نقش ها تعویض می شود و دانش آموزی که نقش معلم را ایفا می کند، نقش یادگیرنده را ایفا می کند و دانش آموزی که نقش یادگیرنده را ایفا می کرد، نقش معلم را ایفا می کند. این فن در کلاس های چندپایه کاربرد فراوان دارد.

ب) تدریس همتا (تدریس همشاگردی)

        هدف از کابرد فن تدریس همتا، استفاده از دانش آموز قوی تر برای اعضای ضعیف گروه است. وقتی دانش آموزان به تدریس بپردازند، به یادگیرندگانی برتر تبدیل می شوند . احترام متقابل ، اجتماعی شدن و درک و فهم از طریق فعالیت های همیاری و همکاری افزایش می یابد. دانش آموزان از اینکه بتوانند مطلبی یا مهارتی را آموزش دهند احساس غرور می کنند. دانش آموزان پایه های بالاتر در کلاس می توانند به دانش آموزان پایه های پایین تر تدریس نمایند و بدینوسیله خود نیز بر مطالب درسی مسلط گردند.

پ) یادگیری تیمی

        در یادگیری تیمی، دانش آموزان به گروه های مختلفی تقسیم می شوند. پس از آن که گروه های دانش آموزی شکل گرفت،‌ معلم از گروه ها می خواهد برای خود مسئول و منشی انتخاب کنند. مسئول به هدایت گروه می پردازد؛ و منشی گروه، سوال را می نویسد و نظرات اعضای گروه را ثبت کند، همچنین می تواند به جمع بندی نظرات هم بپردازد.

        وقتی دانش آموزان به یادگیری تیمی می پردازند، معلم باید در میان گروه ها قدم بزند و به صورت خاص به هر یک ازگروه ها کمک کند. ایجاد رقابت بین گروه های همیار می تواند تحریک کننده باشد و در میان آنان ایجاد دوستی کند.

رویکردهای تدریس در آموزش کلاس های چندپایه

        شیوه آموزش در کلاس های چندپایه ممکن است به یکی از روش های زیر اجرا شود:

1- تدریس یک یا چند ماده درسی به صورت جداگانه به 2 پاییه یا بیشتر در یک جلسه (رویکرد محوری – گروهی)

2- تدریس یک ماده درسی براساس موضوع مشابه به تمام پایه ها به طور همزمان در یک جلسه (رویکرد مفهومی – گروهی)

3- تدریس به چند پایه با ماده درسی و موضوع مشترک و چند پایه با ماده های درسی متفاوت در یک جلسه (رویکرد مختلط)

رویکرد محوری گروهی

        این شیوه به این دلیل محوری نامیده می شود که معلم، محور تدریس خود را در یک جلسه 45 دقیقه ای با توجه به پایه های موجود و با اختصاص وقت مناسب برای هر پایه ی محور، به تدریس می پردازد. در هنگام فعالیت پایه ی محور، پایه های دیگر با نظارت غیرمستقیم معلم، به فعالیت های فرعی می پردازد. در این روش، گاهی از دانش آموزان مستعد پایه های بالاتر در جهت نظارت بر گروه «خود آموخت» استفاده می شود که معمولاً به این دانش آموز «معلم یار» گفته می شود.

رویکرد مفهومی – گروهی (موضوع مشترک)

        در این روش معلم یک ماده درسی را با تلفیق و ادغام مشابهات و مشترکات درسی، به تناسب اطلاعات واندوخته های قبلی دانش آموزان شروع و پس از ارائه مشترکات و کلیات، مسائل فرعی و اختصاصی هر پایه را جداگانه تدریس می کند.

        مثلاً برای تمام پایه ها آموزش جمع در درس ریاضی باشد برای کلاس اول جمع اعداد یک رقمی، برای کلاس دوم جمع اعداد دو رقمی، برای کلاس سوم جمع اعداد سه رقمی وکلاس های چهارم و پنجم جمع اعداد کسری ؛ در این حالت بهتر است ابتدا به کلاس های پایین تر تدریس کرد تا یادآوری برای کلاس های بالاتر باشد.

همچنین در این روش استفاده موثری از وسایل آزمایشگاهی و رسانه های آموزشی صورت می گیرد. و دانش آموزان ضعیف کلاس های بالاتر می توانند از برنامه درسی کلاس های پایین تر استفاده کنند و دانش آموزان مستعد کلاس های پایین تر می توانند از برنامه ی درسی کلاس های بالاتر استفاده کنند و مراحل تدریس در حقیقت یک نوع ارزشیابی و آمادگی برای پایه های بالاتر است


  
  

افزایش بهره هوشی کودکان

 

 

پرسش: جهت افزایش بهره هوشی کودکم چه راهکارهایی را ارائه می دهید؟

  

پاسح: با به کارگیری چند شیوه ساده از هنگام بارداری تا پایان دو سالگی افزون بر رشد جسمانی مناسب، زمینه های افزایش بهره هوشی کودکان را تقویت کنید. از آنجا که پایه ریزی و شکل گیری رشد جسمانی و ذهنی کودکان از هنگام بارداری تا پایان دو سالگی است، به کارگیری این چند شیوه به طور هماهنگ به رشد همه جانبه و مناسب کودک کمک می کند.

 

 

افزایش بهره هوشی کودکان

 

 


 

در هنگام بارداری

1.  تیروئیدتان را آزمایش کنید زیرا کم کاری خفیف تیروئید در خانمهای باردار سبب کاهش معنی داری در هوش کودکان می شود.

2. کولین مصرف کنید، این ماده مغذی در گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد.

3. ویتامین هایی را که پزشک در دوران بارداری برای شما تجویز می کند مصرف کنید.

4. با جنین خود حرف بزنید و او را صدا کنید.

5. از نوشیدن قهوه و خوردن دارو بدون تجویز پزشک اجتناب کنید.

 

در شش ماهه نخست پس از تولد به این نکات توجه داشته باشید

1.  فرزندتان را با شیر مادر تغذیه کنید.

2. در صورت بروز افسردگی بعد از زایمان، برای درمان آن اقدام کنید.

3. منابع غنی از آهن مانند گوشت، سبزیجات، تخم مرغ و میوه های تازه مصرف کنید.

4.  در زمان شیردهی خوردن غذاهای حاوی ویتامین12 B مانند مخمر، نان، غذاهای دریایی و تخم مرغ را فراموش نکنید.

5. برای کودکتان موسیقی به ویژه موسیقی سنتی و کلاسیک پخش کنید.

6.  کودک را ماساژ دهید، مطالعات نشان داده اند که ماساژ روزانه کودکان رشد مغزی آنان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

 

 از شش ماهگی تا یک سالگی کودک چه کنیم؟

1. با کودکتان به طور مستقیم و چشم در چشم صحبت کنید.

2. معنای لغات را با اشاره ارتباط دهید؛ به طور مثال هنگامی که نام چیزی را می برید به آن اشاره کنید یا کودک را در مقابل آن نگه دارید.

3. با هدیه های مخصوص کودکان، او را تشویق کنید.

4. اجازه آزادی حرکت به کودکان بدهید، بگذارید که آنها کنجکاوی غریزی شان را همواره به کار برند.

5. تشخیص و فرق گذاری بین اشیا را به کودکتان با پرسش و گفتن جواب درست بیاموزید.

6. کودکان از آموزش اجباری خوششان نمی آید، از آن بپرهیزید.

7. هنگامی که فرزندتان احساس خستگی کرد، آموزش را قطع کنید.

 

دوران یک تا دو سالگی کودک

1. کودکان را با غذاهای سرشار از آهن تغذیه کنید.

2. به کودکان میان وعده های سالم و مغذی بدهید و از دادن میان وعده های بی فایده مانند پفک و چیپس به کودک خودداری نمایید.

3. برای کودکتان کتاب بخوانید.

4. در حضور او مطالعه کنید.

5. برای او اسباب بازی های کمک آموزشی تهیه کنید.

6. با کودک خود بازی کنید. شرکت در بازی های دسته جمعی، مهارت های هوش اجتماعی کودک را افزایش می دهد.

7. مطمئن شوید کودکتان خوب استراحت کرده است، خوابیدن دست کم ده ساعت در شبانه روز برای او لازم است.

8. هنگامی که با کودکتان صحبت می کنید صداهای اضافی مانند رادیو و تلویزیون را خاموش کنید و نور را در حد متوسط نگاه دارید.

9. درخواست های تکراری کودک را اجابت کنید. تکرار ارتباط نورون ها را در مغز تقویت می کند بنابراین اگر برای چندمین بار از شما می خواهد کتابی را برایش بخوانید، بدون اصرار و پافشاری روی خواندن یک داستان دیگر، آن را برای او بخوانید.

10. وقتی کودک نوپای شما به چیزی اشاره می کند و نامش را می پرسد در جوابش به او اطلاعات بیشتری بدهید. به طور مثال: آن یک توپ است، یک توپ آبی با خط های قرمز.

11. در تربیت کودک انضباط همراه با محبت فراوان داشته باشید.

12. هرگز به کودکتان نگویید «تو چیزی نمی فهمی» زیرا اگر کودک آن را باور کند، حرف شما تحقق خواهد یافت.